ما چگونه ما شدیم؟

به راستی آنچه از خود می‌دانیم و در کوچه و خیابان و تلویزیون و مطبوعات و داخل و خارج از خود...

ما چگونه ما شدیم؟

به راستی آنچه از خود می‌دانیم و در کوچه و خیابان و تلویزیون و مطبوعات و داخل و خارج از خود و درباره خود می‌گوییم، از چه تحلیل و روایتی می‌آید؟ همه بسیار شنیده‌ایم؛ «ایرانی‌ها کم کار می‌کنند»، «فعالیت مشترک جمعی و گروهی در بین آن‌ها ضعیف است»، «دورویی در میانشان رواج دارد»، «احساسات آنها بر خردورزی چیره می‌شود»، «ایرانی‌ها در عرصه سیاست، ایده‌آلیست هستند»، «ایرانیان خودمدارند»، «ایرانیان به سختی می‌توانند توافق‌های پایداری بکنند» و... مقصود فراستخواه همه این گزاره ها را حاکی از دیدگاهی می‌داند که به شدت تحت تاثیر گفتمان شرق‌شناسی است. گزاره‌‌هایی که در صد سال اخیر درباره‌ی خلقیات ایرانیان مطرح شده است، به زعم فراستخواه عموماً ژانری را تشکیل داده است که می‌توان آن‌ را «ژانر خلقیات ایرانی» نامید. او می‌کوشد انتقادات پارادایمی، معرفت‌شناختی و روش‌شناختی وارد به این ژانر را مطرح کند و نارسایی‌های منطقی و علمیِ حاکم بر این‌گونه تأملات را با رجوع به واقعیت عینی و تاریخیِ ایران معاصر عیان سازد. او در این سخنرانی، ایده‌ای را طرح می کند که ممکن است کل روایت ما ایرانی‌ها از خودمان را تحت تاثیر قرار دهد. این سخنرانی در همایش «خویش‌کاوی ایرانیان در دوران مدرن» به تاریخ فروردین ۹۵ صورت گرفته است.